سقوط ورزش محلات به یک دسته پائین تر!
در جهان پرشتاب و گذارای امروز بسیاری از واژه ها و ساختارها، در حال رنگ باختن و حتی نابودی هستند. ورزش محلات که در گذشته یکی از پرطرفدار ترین مقولات محسب می شد و سکوی پرش بسیاری از قهرمانان و پهلوانان محسوب می شد یکی از این ساختارها است که امروزه دیگر جایگاهی در ورزش […]
در جهان پرشتاب و گذارای امروز بسیاری از واژه ها و ساختارها، در حال رنگ باختن و حتی نابودی هستند. ورزش محلات که در گذشته یکی از پرطرفدار ترین مقولات محسب می شد و سکوی پرش بسیاری از قهرمانان و پهلوانان محسوب می شد یکی از این ساختارها است که امروزه دیگر جایگاهی در ورزش مملکت ندارد. به عبارت دیگر ورزش محلات در هیاهوی رویای داشتن تیمهای لیگ برتری در شهرستانها، قراردادهای میلیاردی فوتبالیستها، دعواهای درون فدراسیونی، نتیجهگرایی، هیجان جام جهانی و … در کمای مطلق به سر میبرد.
در واقع ورزش محلات که به موازات ورزش مدارس بیشترین سهم را در توسعه و گسترش ورزش قهرمانی را داشتند، دیگر رنگ و بوی سابق را ندارد تا جایی که عبارتهایی نظیر« ورزش محلات و زمینهای خاکی» در دایره لغات نسل جوان نمی گنجند و اصلا جایگاهی ندارد.
در گذشته همه ورزشکاران و علاقه مندان به ورزش، شروع کارشان از همین زمینهای خاکی حاشیه شهرها و روستا ها بود و تا مراحل بالای قهرمانی میرسیدند. از آنجایی که تعداد زمینهای خاکی و ورزشکاران محلات زیاد بود، انتخاب و گزینش ورزشکاران نیز برای مربیان راحت بود. جامهای متعددی که ورزشکاران محل با هزینه های شخصی ورزشکاران و شوراها و ورودی تیمها برگزار میکردند، امروزه تقریباً به خاطرهها پیوسته است و مسابقات ورزشی اکثرا دولتی شدهاند و بیشتر در ماه رمضان و مسابقات بین آموزشگاهی خلاصه میشوند.
در گذشته ورزش محلات عمدتا به بازیها و ورزشهای اطلاق میشد که در زمینهای اطراف شهرها و روستا یا در زمینهای خالی که صاحبان آنها قصد و ساخت و ساز در آنها نداشتند و حتی در مدارس که زمینهای ورزشی دارند انجام میشد.
در ورزش محلات بیشتر توجه به اصل بازی و نشاط مطرح بود و بچههای سعی میکردند از کمترین امکانات بیشترین استفاده را ببرند. زمینها با گچ خطکشی میشدند.
تیرهای دروازه چوبی بودند و اثری از تور نبود. هیچکس بیمه ورزشی نداشت. اکثر بچهها با دمپایی و زیر پوش بازی میکردند، تبانی و دستهای پشت پرده هم وجود نداشت. در این زمینها در طول سال به عناوین مختلف مسابقات ورزشی برگزار میشد که با استقبال شدید جوانان همراه بود. اما در جامعه کنونی ساخت و سازهای متعدد، کمبود زمینهای خالی، کم شدن حوصله مردم در تحمل صدای شور و نشاط جوانان، گسترش بازیهای رایانهای، گرانی برخی وسایل ورزشی نظیر توپ و کفش و پیراهن و دلایل اجتماعی و اقتصادی نظیر صنعتی شدن جوامع انسانی، وجود سرگرمیهای دیجیتال نظیر ماهواره، اینترنت و باعث شده مردم کمتر به حرکت بیاندیشند و به تبع آن ورزش همگانی و ورزش محلات عملاً به فراموشی سپرده شوند.
با حذف یا کمرنگ شدن زمینه ورزش محلات در جوامع شهری، افرادی که قصد ورزش کردن دارند با محدودیتهایی همراه هستند. در واقع امروزه ورزش به سالنهای ورزشی یا تنها زمینهای چمن شهرها محدود شده که بیشک گنجایش همه طرفداران ورزش را ندارد از سوی دیگر شهریه و سایر هزینههای جاری در ورزش امروز، از عمده دلایل عدم استقبال از ورزش دولتی است.
هر چند دغدغه امروز مسئولان در حوزه ورزش با بزرگان و ریش سفیدهای ورزش این مملکت متفاوت است و بیشتر تمایل در هزینه برای ورزش قهرمانی دیده میشود ولی توصیه میشود با هماهنگی صاحبان زمینهای حاشیه شهرها، یا حتی زمینهای به وجود آمده از تخریب ساختمانهای قدیمی مجوز احداث زمینهای خاکی صادر شود تا نسل امروز هم با خاک خوردن و بازی در زمینهای خاکی آشنا شود.
امید است مسئولان در کنار همدلی و تعامل با بزرگان و خاک خوردههای ورزش استان، با وحدت رویه و همدلی زیر بنای توسعه ورزش همگانی و ورزش محلات را بنا نهند و بخشی از بودجه ورزش استان را به توسعه ورزش محلات اختصاص دهند.
به قلم : سیده گلناز پیغمبرزاده