وبلاگستان
کد خبر : 21415
دوشنبه - ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۰۰:۱۴

فدای تو مادر….

به نقل از وبلاگ بی شمس / یک: مریم…پیام آور شد… آسمانی شد… عشق شد… و… بالاتر ازآن مادرشد… دو: دیوانه توبودن… بیمارستان مخصوصی نمی خواهد… همین دفتری که… می نویسم! سه: زیربارشادی… اشک می ریزد چشم هایم… غمی که ازتون دلم بود… مرد! چهار: مریم… درکنارگهواره! پسرمان سخن بگوی! که… هدیه ی خدا…زبان گشود… […]

فدای تو مادر….

به نقل از وبلاگ بی شمس /

یک:

مریم…پیام آور شد…

آسمانی شد…

عشق شد…

و…

بالاتر ازآن مادرشد…

دو:

دیوانه توبودن…

بیمارستان مخصوصی نمی خواهد…

همین دفتری که… می نویسم!

سه:

زیربارشادی…

اشک می ریزد چشم هایم…

غمی که ازتون دلم بود…

مرد!

چهار:

مریم… درکنارگهواره!

پسرمان سخن بگوی!

که…

هدیه ی خدا…زبان گشود…

پنج:

صندلی…غم دارد…

پاییزنیست…

ولی توهم دراین بهار…

پابه باغ نمی گذاری!

شش:

برای پول…

کفشی هست به نام جیب!

ولی این پا…

گاه جایی نمی رود!

هفت:

هفت دل شکسته ای؟

انگاره خوان بود…

رستم من!

هشت:

ماه شعبان آمد…مبارک باد!