۲۷ تیر ماه سال ۱۳۶۷ یکی از مهمترین روزها در تاریخ جمهوری اسلامی ایران است که در آن جنگ هشت ساله رژیم بعث عراق علیه ایران اسلای خاتمه یافت.
هرچند که بعد از پذیرش قطعنامه کشور ما مجدداً مورد حمله منافقین و رژیم بعث عراق قرار گرفت، که خود دلیلی بر متزلزل بودن این قطعنامه بود.
شورای امنیت سازمان ملل متحد برای جنگ تحمیلی عراق علیه ایران ۱۴ قطعنامه و ۱۵ بیانیه صادر کرده بود، که نخستین آنها قطعنامه ۴۷۹ بوده است، این قطعنامه که در ۲۸ سپتامبر ۱۹۸۰ (۶ مهر ماه ۱۳۵۹) به اتفاق آرا تصویب شد، به نام بررسی وضعیت ایران و عراق است که شش روز بعد از شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران صادر شد و آخرین قطعنامه شورای امنیت قطعنامه ۶۴۲ است که در ۲۹ سپتامبر ۱۹۸۹ (۷ مهر ماه ۱۳۶۸) در مورد تمدید ماموریت گروه ناظران نظامی سازمان ملل متحد برای شش ماه دیگر تا ۳۱ مارس ۱۹۹۰ (۱۱ فروردین ماه ۱۳۶۹) تصویب شد.
شورای امنیت و جنگ تحمیلی
نخستین بیانیه شورای ملی امنیت، که ارزش اجرایی ندارند، در تاریخ ۲۳ سپتامبر ۱۹۸۰(۱ مهر ماه ۱۳۵۹) در مورد لزوم حل مسالمت آمیز اختلاف بین ایران و عراق صادر و آخرین بیانیه در ۸ اوت ۱۹۸۸ در مورد تعیین تاریخ برقراری رسمی آتش بس در ۲۰ اوت ۱۹۸۸، صادر شد.
قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت یکی از مهمترین قطعنامههای شورای امنیت است که در ۲۹ تیر ۱۳۶۶، برای پایان دادن به جنگ ایران و عراق اعلام شد، این قطعنامه از نظر کمی و تعداد واژههای به کار گرفته شده مفصلترین و از نظر محتوا اساسیترین و از نظر ضمانت اجرایی قویترین قطعنامه شورای امنیت در مورد این جنگ بوده است، این قطعنامه بلافاصله از سوی عراق پذیرفته شد، اما پس از گذشت یکسال و هفت روز از تاریخ صدور آن و به فاصله پانزده روز پس از سقوط هواپیمای مسافری پرواز IR655 به دست آمریکا در ۲۷ تیر ۱۳۶۷ از سوی ایران پذیرفته شد.
این قطعنامه در ده بند تنظیم شد که بندهای یک، سه، پنج، شش و هفت از موارد اصلی قطعنامه به حساب میآید، در بند یک از طرفین منازعه خواسته شد تا آتشبس بین خود برقرار کرده و به مرزهای بینالمللی شناخته شده قبل از جنگ باز گردند، در بند سوم آزادی اسرای دو طرف خواسته شده است، در بند پنجم از تمامی کشورهای دیگر میخواهد که خویشتنداری به خرج داده و از هرگونه اقدامی که میتواند منجر به تشدید و گسترش منازعه گردد، احتراز کنند و بدین ترتیب اجرای قطعنامه را تسهیل کنند. در بند ششم انجام تحقیق برای مشخص شدن متجاوز بحث شده، و در بند هفتم فقط در مورد خسارتهای ایجاد شده در طول جنگ بحث میکند.
قطعنامه ۵۹۸در بوته نقد
رضا سیفایی کارشناس ارشد علوم سیاسی در این زمینه به بلاغ گفت: با نگاهی به جریانات اتفاق افتاده پس از پذیرش قطعنامه میتوان به این نکته بسیار مهم پی برد که بسیاری از این مفاد قطعنامه هیچ وقت اجرایی نشد و این قطعنامه یکی از ضعیفترین قطعنامهها بوده است.
وی تصریح کرد: برای نمونه در بند یک از طرفین منازعه خواسته شد که به مرزهای شناخته شده بین المللی بازگردند، اما رژیم بعثی یک ماه پس از پذیرش قطعنامه با حمله گسترده خود از جنوب و حمله منافقین در غرب کشور سعی در تصرف سرزمینهای ایران و آغاز جنگی مجدد داشت که با مقاومت جانانه مردم ایران مواجه شد، در این قطعنامه سازو کاری مشخص برای جلوگیری از تجاوز مجدد عراق پیش بینی نشده بود.
این کارشناس ارشد سیاسی خاطرنشان کرد: همچنین ساز و کار مناسبی برای تبادل اسرای طرفین هم در این قطعنامه گنجانده نشد و در سال ۱۳۶۹ با توافقنامه دو طرفه و پیش از حمله عراق به کویت، توافق صلح رسمی امضا کردند و روابط دیپلماتیک خود را از سر گرفتند، از همان زمان کار تبادل اسرای جنگی دو طرف آغاز شد.
متجاوزشناخته شدن عراق و بدون مجازات!
سیفایی با بیان اینکه همچنین در مورد شناخت متجاوز و شروع کننده جنگ در این قطعنامه سخنی به میان نیامده است و فقط در ۱۸ آذر ۱۳۷۰ دبیر کل سازمان ملل متحد خاویر پرز دکوئیار ۳ سال پس از پایان جنگ، عراق را به عنوان مسئول و آغازگر جنگ معرفی کرد، گفت: این گزارش فقط برای اطلاع اعضای شورای امنیت از سوی دبیر کل داده شد و هیچ گونه اقدام عملی پس از آن در جهت مجازات متجاوز صورت نگرفت.
وی افزود: ارائه راهکارهایی برای تعیین و پرداخت خسارتهای مالی جنگ نیز یکی از مهمترین ضعفهای دیگر این قطعنامه است، کمال خرازی وزیر سابق امور خارجه جمهوری اسلامی ایران نیز تصریح کرد: « با متن به تصویب رسیده در قطعنامه ۵۹۸ امکان گرفتن غرامت از عراق وجود ندارد و برای اخذ غرامت باید قطعنامهٔ دیگری به تصویب میرسید که اینکار هیچگاه عملی نشد».
سرانجام، تکلیف خسارت جنگ چه شد؟
سیفایی تصریح کرد: مبلغ برآورد شده توسط کارشناسان جمهوری اسلامی ایران که به صندوق بینالمللی پول عرضه کردهاند، ۹۷ میلیارد دلار تنها بابت هزینههای غیرنظامی است، این در حالی است که شورای امنیت سازمان ملل متحد در دوره حمله نظامی عراق به کویت و اشغال این کشور در سال ۱۹۹۰ و سپس آزادسازی کویت در سال ۱۹۹۱ ، پرداخت غرامت توسط بغداد و ساز و کار آن را تصویب کرده بود.
این کارشناس ارشد سیاسی با بیان اینکه بان کی مون دبیر کل سازمان ملل در سال ۲۰۱۴ اعلام کرد که عراق تاکنون از طریق کمیته غرامت سازمان ملل متحد مبلغ ۳۶ میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلار به کویت پرداخت کرده و ۱۶ میلیارد دلار دیگر باقی مانده است که بغداد باید آنها را بپردازد، افزود: برآوردها نشان میدهد این رقم نیز تا اوایل ۲۰۱۵ به طور کامل پرداخت شد.
سیفایی گفت: عراق هم اکنون پنج درصد از درآمدهای فروش نفت خام و فرآورده های نفتی خود را به عنوان غرامت برای آسیب دیدگان از حمله نظامی به کویت در سال ۱۹۹۰ میپردازد.
ناکامی کشورمان در قطعنامه ۵۹۸
وی تصریح کرد: با یک نگاه کلی به این قطعنامه میتوان گفت که اهداف ما در قطعنامه ۵۹۸ تأمین نشد و بر اساس شرایط موجود در قطعنامه همه چیز به نفع عراق تمام شده بود بدون اینکه ایران امتیازی گرفته باشد، متاسفانه نگاه کلی در میان مسئولان کشور در آن دوران اینگونه بود که جنگ را با هر وسیلهای تمام کنند و از گرفتن حق طبیعی و قانونی مردم ایران سرباز زده شد.
عوامل پذیرش قطعنامه از سوی حضرت امام
سیداحمد حسینی کارشناس ارشد علوم سیاسی نیز به بلاغ گفت: قطعنامه ۵۹۸ یکی از مهمترین اتفاقات تلخ در طول حیات پر برکت حضرت امام بوده است، ایشان پذیرش قطعنامه را به نوشیدن جام زهر تشبیه کردند، سئوال بسیار مهمی که مطرح میشود این است که چرا حضرت امام از این تعبیر استفاده کردند و چه افراد و جریانهایی در شکل دهی به این قضیه نقش داشتهاند تا حضرت امام مجبور شود این موضع را در مورد قطعنامه بگیرد.
وی با بیان اینکه ابتداء برای بررسی این موضوع باید مواضع حضرت امام در مورد جنگ تحمیلی را به درستی تفسیر کنیم، خاطرنشان کرد: با نگاهی به بیانات ایشان در طول دفاع مقدس به وضوح آشکار است که معتقد به مبارزه و رفع فتنه صدام بودهاند.
این کارشناس سیاسی افزود: ایشان از همان ابتدای شروع جنگ تاکید بر دفع تجاوز دشمن داشته و خواهان در اولویت قرار دادن این مسئله توسط مردم و مسئولان شده و هر ساله آن را متذکر میشدند، به عنوان نمونه در پیام ۲۲ بهمن ۱۳۶۱ می فرمایند«جنگ دفاعی در راس امور است».
حفظ روحیه انقلابی، مقدم بر پذیرش قطعنامه
حسینی با بیان اینکه این رویه در طول دفاع مقدس هم ادامه داشت و حتی تا دو هفته قبل از پذیرش قطعنامه هرگونه تردید در ادامه جنگ را خیانت به اسلام و رسول الله میدانستند و قاطعانه خواستار ادامه مقاومت بودند، گفت: ایشان در پیام ۱۳ تیر ۱۳۶۷ می فرمایند: (( باید نگذاریم که تلاش فرزندان انقلابیمان در جبههها از بین برود. برای برپایی احکام اسلام عزیز دست اتحاد به یکدیگر داده، محکم و استوار تا پیروزی اسلام حرکت کنیم. مسئولین نظام باید تمامی همّ خود را در خدمت جنگ صرف کنند. این روزها باید تلاش کنیم تا تحولی عظیم در تمامی مسائلی که مربوط به جنگ است به وجود آوریم. باید همه برای جنگی تمام عیار علیه امریکا و اذنابش به سوی جبهه رو کنیم. امروز تردید به هر شکلی خیانت به اسلام است، غفلت از مسائل جنگ، خیانت به رسول اللّه (ص) است. اینجانب جان ناقابل خود را به رزمندگان صحنههای نبرد، تقدیم مینمایم)).
وی با اشاره به اینکه همانطور که در این پیام و سایر پیامهای دیگر صادره از حضرت امام بیان شد، مسئله جنگ باید در راس امور کاری مسئولان وقت میبود که متاسفانه اینگونه نشد، خاطرنشان کرد: بنابر آمارهای موجود در تمامی سالهای دفاع مقدس حدود ۱۲ درصد از بودجه کل کشور صرف جنگ شده بود که نشان دهنده اولویت فرعی برای جنگ بود.
این کارشناس سیاسی تصریح کرد: با وجود اینکه امام خمینی(ره) بارها اعلام داشته بودند که جنگ باید در راس مسائل کشور باشد ۸۸ درصد بودجه کل کشور در مسیری غیر از جنگ صرف میشده است، این امر برای رژیم بعث عراق ۸۰ درصد میشد.
حسینی افزود: در تمامی سالهای دفاع مقدس درآمد کشور از فروش نفت بالغ بر ۱۸۰ میلیارد دلار بود که تنها ۲۰ میلیارد دلار آن برای جنگ هزینه شد.
پذیرش قطعنامه حاصل جدایی راه از خط امام
وی همچنین خاطرنشان کرد: از سویی دیگر راهبرد مسئولان سیاسی جنگ با راهبرد حضرت امام متفاوت شده بود، امام از روز نخست معتقد به ایستادگی، مقاومت و تلاش برای رفع فتنه از کشور بود، اما متاسفانه مسئولان سیاسی کشور فقط به دنبال امتیازگیری و پایان جنگ به هر ترتیب و روشی بودند تا به نوعی به جنگ خاتمه داده شود، بنابراین در شعار راهبردی آن حضرت تغییراتی ایجاد کردند و با شعار (( جنگ جنگ تا یک پیروزی)) در عمل اهداف خود را نشان دادند.
حسینی ادامه داد: اقای هاشمی رفسنجانی با اعتراف به این مطلب قبل از عملیات بدر میگوید: (( ما بعد از فتح خرمشهر، یک سیاستی اتخاذ کردیم که یک جایی را از دشمن بگیریم که در صورت ادامه جنگ، برای دشمن اهمیت داشته باشد و نتواند تحمل کند، در این صورت اگر جنگ هم متوقف بشود، میتوانیم از دشمن امتیازاتی بگیریم)).
وی با ابراز تاسف از اینکه مسئولان سیاسی کشور که در ستاد جنگ حضوری فعال داشتند و در راس آنها آقایان هاشمی رفسنجانی و میرحسین موسوی از اصلیترین افراد آن بودند، اظهار کرد: آنها با تحریک فرماندهان نظامی و سایر مسئولان سیاسی اقدام به انتشار نامههای متفاوت از حوزه کاری خود به حضرت امام دادند تا آن حضرت را در موقعیت سخت تصمیمگیری در مورد پذیرش قطعنامه قرار دهند.
این کارشناس سیاسی یادآور شد: نامههای افرادی همچون محسن رضایی فرمانده وقت سپاه و مسعود روغنی زنجانی رئیس سازمان برنامه و بودجه از مهمترین آنها بوده است.
حسینی با اشاره به نامههای برخی افراد به امام، اظهار کرد: مواردی که این مسئولان در نامههای خود مطرح کرده بودند در آینده مشخص شد که نادرست بوده و براساس تحلیلهای غلط آنها اطلاعات غیردقیقی به حضرت امام داده شد.
دلائل در اولویت قرار نداشتن جنگ
وی افزود: به عنوان مثال در سال ۶۶ مبلغ ۶ میلیارد دلار پول نقد ایران در حساب ذخیره ارزی قرار داشت، در حالی که برای حضرت امام ادعا شد که ذخایر کشور خالی است و یا پس از حمله منافقان به ایران حدود ۳۰۰ گردان نیرو برای مقابله با آنها به سوی جبهههای غرب فرستاده شد.
این کارشناس مسائل سیاسی تصریح کرد: هر چند عدهای از پژوهشگران معتقدند این صحنه سازی از سوی افراد حاضر در ستاد جنگ به صورت عامدانه صورت گرفت تا به اهداف خود که زیر فشار قرادادن حضرت امام برای پذیرش قطعنامه بود دست یابند.
حسینی خاطرنشان کرد: مجموعه این صحنه سازیها و فشار ها موجب شد تا این قطعنامه توسط حضرت امام پذیرفته شود. پذیرش قطعنامه برای آن پیر سفر کرده چنان سخت و دلگیرکننده بود که مرحوم حجت الاسلام محمدرضا توسلی از مسئولان دفتر امام خمینی در این رابطه میگوید: (( بعد از آنکه امام ( ره ) قطعنامه را پذیرفتند و گفتند جام زهر را نوشیدم من دیگر خنده بر لب ایشان ندیدم)).
وی با اشاره به پیام قطعنامه حضرت امام با اشاره به اینکه حضرت امام در پیامی به مناسبت پذیرش قطعنامه به این نکته اشاره میکند که قبول قطعنامه که حقیقتا مسئله بسیار تلخ و ناگوارى براى همه و به ویژه براى من بود، گفت: حضرت امام فرمودند: ((خدا مىداند که اگر نبود انگیزهاى که همه ما و عزت و اعتبار ما باید در مسیر مصلحت اسلام و مسلمین قربانى شود، هرگز راضى به این عمل نمىبودم و مرگ و شهادت برایم گواراتر بود، اما چاره چیست که همه باید به رضایت حق تعالى گردن نهیم)).