راهیان نور هر ساله مناطقی را برای سفر انتخاب می کنند که در آن عملیات مهم دوران دفاع مقدس انجام شده و اغلب این مناطق رشادتهای وصف ناپذیر رزمندگان را به چشم دیده اند.

مناطقی که در جای جای آنها رزمنده ای از تبار یاران حسین(ع) آسمانی شده و به همین دلیل است که هر کسی وارد شلمچه شود بی اختیار با احساسی عاشقانه اشک شوق را بر گونه های خویش سرازیر می بیند.

اما بی شک در این میان شلمچه معروف ترین منطقه عملیاتی در بین همه مناطق عملیاتی کشور است که مسیر همه کاروانهای راهیان نور از این منطقه گذر می کند و بیشترین حجم سفر در این نقطه مرزی با کشور عراق صورت می گیرد.

در مورد شلمچه می گویند: هر رزمنده ای در جریان عملیات به این منطقه می رفت امیدی به بازگشت نداشت.

منطقه مرزی شلمچه در منتهی الیه غرب خرمشهر واقع شده است. از جنوب و غرب به عراق وصل است و خودش در یک زاویه قائمه ای که بدین شکل ساخته شده، قرار گرفته است.

دشت شلمچه تا عمق خاک عراق ادامه دارد. به ادامه شلمچه در آن طرف مرز، شلمچه عراق می گویند. جزایر مجنون (خیبر)، کانالهای زوجی و پرورش ماهی و نهرهای جاسم و دوعیجی در شلمچه عراق واقع است.

محور اصلی تهاجم ارتش عراق به سمت خرمشهر و شرق کارون، شلمچه بود. عراق توانست با اعزام چندین لشکر مکانیزه، پیاده و زرهی پس از ۳۵ روز جنگ، خرمشهر را اشغال کند و با عبور از رودخانه کارون، خود را به جاده آبادان – ماهشهر برساند.

دشمن در سال ۱۳۶۴ به دنبال مشاهده پیشرویهای رزمندگان اسلام به فکر ایجاد مانعی غیرقابل عبور برای نیروهای اسلام افتاد. بنابراین پیرو تدابیر پدافندی خود، در شمال جزیره بوارین، آب زیادی را در زمینی به وسعت ۷۵ کیلومتر مربع رها کرد.

آب گرفتگی فوق توسط کانالی به عرض دو کیلومتر از سمت پاسگاه زید از طریق هورالعظیم تغذیه می شد. عمق آب گرفتگی شلمچه در زمان جنگ با توجه به کنترل آن توسط دشمن حداکثر به ۱۷۰ سانتیمتر می رسید که بدین ترتیب دریاچه ای مصنوعی با عمق کم که پیشروی قایق و غواص در آن نیز با مشکلاتی همراه بود، ایجاد کرده بود.

از دیگر مواضع پدافندی دشمن، کانال زوجی بود؛ کانال دو ردیفه ای به طول تقریبی هشت کیلومتر و عرض ۴۰ متر و شامل دو شاخه بیست متری که به فاصله چهار متر از یکدیگر قرار گرفته اند. کانال زوجی تقریبا شمالی – جنوبی است که از یک طرف به کانال ماهیگیری و از سمت دیگر به اروند متصل می شود.

دژ مرتفعی با مواضع مثلثی شکل، غرب کانال را بر شرق آن مسلط ساخته است. داخل مثلثی‌ها مواضع دیگری شبیه به مثلث تعبیه شده است. مواضع مثلثی، پیشرفته ترین طرح پدافندی بود که توسط اسرائیل طرح ریزی و در اختیار صدام قرار داده شد. ایجاد مواضع مثلثی در این نقطه باعث شد که قوت خطوط پدافندی در این منطقه استحکام بیشتری نسبت به تمام خطوط پدافندی عراق داشته باشد.

عملیات کربلای پنج که مهمترین عملیات ایران است در این منطقه انجام شد و ماشین جنگی عراق نابود شده، یگانهای زیادی از آن منهدم و بیش از ۴۵ هزار نفر از عراقیها کشته و زخمی شدند.

پس از عملیات کربلای پنج آثار باقیمانده از شهدا در محل یادمان شهدای شلمچه جمع آوری شد که زیارتگاه میلیونها نفر در طول سالهای اخیر شده است.

حضور پرشور مقام معظم رهبری در تاریخ هشتم مهر ماه ۱۳۷۸ در مشهد شهیدان شلمچه، نورانیت خاصی به این منطقه داد و بنا به دستور معظم له، مقرر شد یادمان شهدای شلمچه و فضاهای مورد نیاز و جاده های ضروری، طراحی و اجرا شود.

عملیات کربلای چهار تمام شده بود و هنوز خاطره شهادت بسیاری از بچه ها از اذهان نرفته بود که باید رزمندگان و مردم شهد شیرین پیروزی را می چشیدند. یکی از فرماندهان عملیات کربلای پنچ می گفت: تمام جوانب را بررسی کردیم. شناسایی منطقه کار راحتی نبود. محور «شلمچه» از همه محورها مهمتر بود. شلمچه دروازه بصره بود. از این نقطه می توانستند به دشمن نفوذ کنند. دشمن محکمترین مواضع و موانع را برپا کرده بود.

بررسی منطقه وقت می برد. دشمن در منطقه آب رها کرده بود. خط اولش، دژ محکمی بود با سنگرهای بتونی. پشت آن تانکها مستقر بودند و به خوبی بر منطقه اشراف داشتند. خط دوم و سوم که کانال بود، خط چهارمش هم پشت نهر دوعیجی بود. خط پنجم هم قرارگاه تاکتیکی دشمن و مرکز توپخانه بود و تازه این، همه ماجرا نبود.

۱۹ دی ماه ۱۳۶۵ بود. ساعت یک و نیم شب. دشمن این طور استدلال کرده بود که فعلا ایران بعد از عملیات ناموفق کربلای چهار، قادر به انجام عملیات جدیدی نیست. نیروهای عراقی کم کم به سمت فاو رفته بودند تا در باز‌پس گیری آنجا حضور داشته باشند. اینجا بود که رزمنده ها زمان را به دست گرفتند. حمله نیمه شب بسیجی ها در شرق بصره، دشمن را گیج کرده بود. دشمن غافلگیر شده بود. رمز مقدس «یا زهرا (س)» داشت کار خودش را می کرد.

شکستهای متعدد، دشمن را به این نتیجه رسانده بود که به جای حالت تهاجمی، حالت تدافعی بگیرد. به همین دلیل، دست به کار شد و در شلمچه، موانع وسیعی به شکل «ن» ساخت که دهانه باز آنها به عرض ۳۰۰ متر به طرف ایران قرار داشت. ارتفاع این موانع، به هفت متر می رسید. ساخت این نونی ها کار را برای ما دشوار ساخته بود.

تسلطی که عراق از اطراف این گودال به رزمنده های ایرانی داشت، امکان هر تحرکی را از آنها می گرفت و ما برای فتح هر یک از این موانع، شهدای بسیاری را تقدیم کردیم؛ اما بالاخره ایمان و اراده رزمندگان از سد تمامی موانع گذشت.

خیلی ها زیر رگبار گلوله فقط «هدف» را می دیدند و بهانه ای برای برگشتن نمی آوردند. آنچه در شلمچه مهم بود، این که رزمنده ها سرعت عمل را به دست بگیرند. در صورت تسلط بر این منطقه ایران می توانست برتری خود را در جنگ ثابت کند.

خیلی‌ها شلمچه را با غروبش می شناسند و نذر می کنند که غروب به شلمچه برسند. نجوای غروب شلمچه با بقیه ساعات روز فرق می‌کند. فقط باید یک بار امتحان کرد.

شلمچه هنوز هم گلوگاه عراق است. کمی آن طرف تر حسینیه شلمچه قرار دارد، با نشانه های پر رنگ پایداری… تانکهای به گل نشسته، مینهای خنثی نشده، کلاه و قمقمه‌های سوراخ شده و نخلهای بی سر. اصلا می خواهم بگویم: دریچه های آسمان، در خاک شلمچه است.