ضرب‌المثل از هول حلیم در دیگ افتادن مصداق این روزهای برخی از داوطلبان نمایندگی مجلس است که صلاحیت آنها احراز نشد و یا رد صلاحیت شدند.

با نگاهی به کارنامه انتخاباتی برخی از داوطلبان نمایندگی مجلس شورای اسلامی در تمام شهرستان های مازندران مشخص می شود که افراد بعد از اتمام رقابت های انتخابات مجلس شورای اسلامی دوره گذشته رویای حضور در مجلس دهم را در سر می پروراندند تا جایی که با توجه به آمار ثبت نامی ها برای هر کرسی مجلس، ۱۶ نفر اسم نویسی کردند.

بسیاری از داوطلبان نمایندگی مجلس شورای اسلامی برای کسب کرسی مجلس تلاش های خویش را از حدود سه سال پیش آغاز کردند و در این راستا چه تلاش ها و زحماتی که به اذعان خودشان متحمل نشدند.

از جمله حضور در جشن ها و محافل، شرکت در گردهمایی ها مردمی، حضور در مراسم تشییع جنازه، سوم، هفتم و چهلم و حتی سالگرد افرادی که حتی در طول حیات فرد هیچ آشنایی با او نداشتند.

حتی برخی از داوطلبان مجلس شورای اسلامی در روز مجبور بودند در چندین مجلس ختم و همزمان نیز در چندین مجلس عروسی و حتی در گردهمایی های مختلف شرکت کنند تا خودی نشان دهند و بتوانند اعتماد افراد را جلب کنند.

حضور برخی از داوطلبان نمایندگی مجلس شورای اسلامی در مراسم ختم به حدی در مازندران زیاد شده بود که در یک مجلس ختم مردم شاهد حضور چندین داوطلب نمایندگی مجلس بودند و حتی برخی از داوطلبان به خودشان اجازه می دادند حتی در این مراسم سخنرانی هم بکنند.

برگزاری محافل خانگی، وعده ایجاد اشتغال، انتقاد از عملکرد مسئولان فعلی و قبلی، تهیه دفتر و دستک و حتی راه اندازی ستادهای مردمی، تشکیل کمپین های مختلف انتخاباتی در فضای مجازی، برگزاری نشست های متعدد مطبوعاتی، نشست با معتمدان روستاها و محله های مختلف شهری، حضور در جمع کارگران و قشرهای مختلف مردمی، حضور در جشن های شکرگزاری، راه اندازی دفاتر ستاد ارتباط مردمی و ورود به رسانه ها با عناوین کارشناس در حوزه های مختلف اجتماعی از اقداماتی بود که داوطلبان نمایندگی مجلس شورای اسلامی در برخی از نقاط کشور به آن متوسل شدند تا بتوانند خودی نشان دهند.

همه این اقدامات زمانی انجام می شد که حتی بحث ثبت نام برای انتخابات نیز مطرح نبود، با شروع ثبت نام نمایندگی مجلس شورای اسلامی حضور در بین مردم و برگزاری جلسات انتخاباتی قوت بیشتری از قبل گرفت.

با وجود غیرقانونی بودن تبلیغات در این ایام، اما داعیه داران قانون گذاری برای مردم، گوش شان به این حرف ها بدهکار نبود و راه خودشان را می رفتند و جز کسب کرسی مجلس به هیچ چیز دیگری نمی اندیشیدند.

شدت تبلیغات داوطلبان نمایندگی مجلس با وجود فضای مجازی بسیار بیشتر از سنوات گذشته بود و هر داوطلب با راه اندازی کمپین های مختلف سعی داشت که بیشتر در عرصه های مختلف اجتماعی اظهارنظر کند.

برخی ها خودشان را در مجلس احساس می کردند، وعده اشتغال و حتی اظهارنظر در حوزه های مختلف قانونی را مدنظر قرار داده بودند، تعدادی از داوطلبان نمایندگی مجلس اعتبارات چندین میلیونی برای تشکیل کمیته های رسانه ای را برنامه ریزی کردند و با راه اندازی سایت های خبری تلاش داشتند فعالیت های رسانه ای مختلفی را در سطح کشور ایجاد کنند.

روند بررسی احراز صلاحیت ها و تأیید صلاحیت ها در کشور آغاز شد و رویای برخی از افرادی که خودشان را در لیست مجاز فعالیت انتخاباتی نمی دیدند بر باد رفت، هرچند هنوز فرصت برای اعتراض و حضور مجدد در لیست انتخابات وجود دارد ولی آیا وقت آن نرسید برخی ها واقعاً کمی به گذشته و اقداماتی که در این مدت انجام دادند را به خوبی بررسی کنند که آیا واقعاً صلاحیت، وجه قانونی و حتی تخصص لازم برای نماینده بودن را در اختیار داشتند.

در این مدت برخی ها پول های بسیار زیادی نیز برای اعلام حضور خویش خرج کردند، هزینه هایی که یا با سرمایه خودی و یا از طریق اسپانسرهای مختلف صرف تبلیغاتی شد که نتیجه آن شاید حتی منجر به حضور در انتخابات نشود.

با اعلام احراز صلاحیت و عدم صلاحیت برخی از داوطلبان نمایندگی مجلس شورای اسلامی مشخص شد که همه این تلاش ها انجام شده چندان هم موثر و مفید به فایده نبود و کار عبثی بود که برخی از داوطلبان نمایندگی مجلس شورای اسلامی انجام می‌دانند.

از طرفی افرادی که داعیه دار خدمت گزاری به مردم هستند، چرا راه خدمت به خلق را فقط در کسب کرسی مجلس می بینند، هر یک از این افراد بنا به اذعان شخصی توانمندی های متعددی دارند که می توانند بخشی از مشکلات دست کم افرادی را که می شناسند حل و فصل کنند و راه پردردسر حضور در صندلی مجلس شورای اسلامی را طی نکنند.

راستی آیا بهتر نبود هزینه تبلیغاتی را که در این مدت سه سال را در راه امور خیر مثلاً ساخت بیمارستان کودکان سرطانی و یا تأمین هزینه درمانی افراد نیازمند و یا فراهم کردن شرایط ازدواج زوج‌های جوان و یا تأمین بخشی از هزینه زندگی پیرزنی که برای سیر کردن شکم خود مجبور هست دست به سطل زباله سر کوچه ببرد تا بتواند اشیای دورریز شما را جمع کرده و تبدیل به پول کند تا بتواند حداقل نانی برای خوردن داشته باشد، صرف می کردید.

راه خدمت به خلق را شاعر اینگونه با لطافت خاص بیان کرد: صدها فرشته بوسه بر آن دست زدند کز کار خلق یک گره بسته واکند.