به نقل از وبلاگ متخصصین آب و خاک و مکانیزاسیون ایران /

گفت‌وگو با مهندس هومان فرزاد، طراح اصلی احیای کویرهای ایران

شما ارائه‌کننده طرح‌های گوناگونی در زمینه انرژی‌های بادی و خورشیدی و منابع ناشناخته آب به سازمان پژوهش‌های علمی و صنعتی ایران هستید اما سوالم درباره یکی از طرح‌های جنجالی شماست. تز احیای دریاچه‌های کویر ایران دیگر چیست؟ مگر کویرهای ایران قبلا دریاچه بودند که باید هم‌اکنون احیا شوند و اساسا چه نیازی به احیای آنها احساس می‌شود؟
البته با واژه جنجالی موافق نیستم چراکه اصلا با این جور کارها موافق نیستم. بنده فقط وظیفه علمی و ملی‌ام را انجام می‌دهم. عرض می‌شود علم زمین‌شناسی به ما می‌گوید، هزاران سال قبل کویرهای ایران قسمتی از دریایی بوده‌اند بزرگ و شور. تبخیر این دریا به ریزش باران‌هایی در اطراف آن کمک می‌کرده است و این باران‌ها و رطوبت دریاچه‌ها، کوهستان‌ها و دشت‌های اطراف را به جنگل‌ها و علفزارهای وسیع با داشتن چشمه‌سارها و آبگیرهای متعدد تبدیل می‌کرد.
حدود ۵ تا ۱۰ هزار سال قبل، این دریا کم‌کم از بین رفت و خشک شد. مراتع و علفزارها چند قرنی کمتر و جنگل‌ها چند قرنی بیشتر دوام آوردند ولی بالاخره از آن همه مواهب، جز لکه‌های کم‌اهمیت، چیزی باقی نماند تا آنجا که در ۲۵۰۰ سال پیش داریوش هخامنشی نیز خطر خشکی و خشکسالی را با اهمیت فراوان یاد می‌کند.
اگر این کویرهای خشک شده، پرشدنی بودند که با گذشت این همه سال، جذب گذشتگان ما آنها را پر کرده بودند آیا آنها می‌توانستند و نکردند و یا…؟
آنها کم‌کاری نکردند. بلکه به اندازه فهمشان کار کردند. آنها این کار را نکردند، برای اینکه نمی‌توانستند. ابزار و اطلاعات لازم و کافی در اختیار نداشتند اما وضع ما با آنان فرق دارد. اکنون ما به علوم جدید آخرین دستاوردهای تکنولوژی مسلحیم و قادر به انجام کارهای بسیار بزرگ هستیم. در این مورد قدر مسلم آن است که کاسه‌های عظیمی که کویرهای فعلی ایران را تشکیل می‌دهد (دشت کویر، لوت و جازموریان) آب‌های دریاچه‌های قدیم ایران را در خود نگاه می‌داشتند. اگر امکان پر کردن این کاسه‌ها با وسایل صنعتی جدید از آب دریای عمان در بین باشد، بازگردانیدن آن سرسبزی‌ها و زندگی گذشته و بلکه بهتر از آن در اطراف این دریاچه‌ها دوباره میسر خواهد بود. زیرا با عرضه کردن آب در سطوح وسیع دریاچه‌ها و کانال‌ها و اثرات و امکانات آن، نیروی عظیم خورشید را هم برای آبادانی کشور به کار گرفته‌ایم.
آیا این کار عظیم، با آب شور دریا عملی خواهد بود؟
بله با آب شور، چرا تعجب می‌کنید؟! مگر سرسبزی مازندران و گیلان بر اثر مجاورت با دریای شور خزر ایجاد نشده است؟ مگر منبع حیات و زندگی ما در روی زمین، همین آب شور دریاها و اقیانوس‌ها نبوده است؟ مگر همه آب‌های شیرین روی زمین از ریزش ابرهایی که از اقیانوس‌های شور بر می‌خیزند، حاصل نمی‌شود؟ مگر امروز وسایل شیرین‌کن آب دریا برای شرب رایج نشده است. (آخرین خبرهای روز حاکی از آن است که قرار است ۱۷ استان کشور به تاسیسات آب شیرین کن در مجاورت دریای عمان، خلیج‌فارس و خزر مجهز شوند گزارشگر)
و مگر به زودی این امکان برای زراعت مطرح و میسر نمی‌شود؟ اگر این طور است، پس دیگر چرا از آب شور دریا بترسیم و آیا چاره‌ای دیگر برای تامین آب شرب داریم؟ بدانید که در آتیه‌ای نزدیک، برای تامین احتیاجات مملکت، به طور منظم به روزی یک‌هزار میلیون مترمکعب آب نیازمندیم که این مقدار آب را از هیچ منبع دیگری نمی‌توانیم تحصیل کنیم جز دریای عمان.
شما یک نفر هستید و طبعا یک نفر قادر نیست در تمام زمینه‌های لازم چنین طرحی که به گفته شما در دنیا بی‌نظیر است، کار کند. برای انجام مطالعات کافی و علمی و گسترده در این زمینه، اگر نگوییم به یک سازمان منظم و متخصص که دست‌کم به گروه بزرگی از متخصصان و محققان نیاز داریم تا ویژگی‌ها و مسایل فراوان فنی و مهندسی و مالی آن را مورد مطالعه و بررسی دقیق قرار دهند، این کار مهم به عهده کیست؟
کاملا درست است. بررسی جزییات مباحث مختلف این طرح به مطالعات بسیار عمیق‌تر و همکاری کامل چندین گروه از علمای تراز اول و مهندسین عالی مقام در کلیه رشته‌ها از جمله زمین‌شناسی، هواشناسی، دریاشناسی، هیدرولوژی، هیدروژئولوژی، هیدرولیک، سدسازی، انرژی اتمی، تولید نیرو، تقسیم نیرو، مکانیک، بیولوژی، کانال‌سازی، جاده‌سازی، مهندسی تاسیسات دریایی، متخصصان تکنیک‌های پیشرفته در تمام رشته‌های فوق نیاز دارد. برای انجام این مطالعات گسترده، تیم‌های مختلف از متخصصین باید تحت نظر دستگاه‌ معینی از دولت همکاری کنند و بعد از تعیین ارقام و اعداد قطعی در واریانت‌های مختلف و تهیه نقشه‌های آبی رنگ (Blue Prints)، پروژه تحت مداقه متخصصان مالی و اقتصادی قرار می‌گیرد تا میزان اعتبارات موردنیاز و زمان پروژه و برنامه‌ریزی برای اجرا مشخص شود.
این مطالعه در چند مرحله باید صورت گیرد؟
برای انجام مطالعات چنین پروژه‌هایی دو مرحله طی می‌شود:
مرحله نخست به مطالعات مقدماتی معروف است (Prefeasibility study) که بعد از جمع‌آوری آمار و ارقام لازم، قسمت مهم آن به دست علمای متخصص و در دانشگاه‌ها یا موسسات تخصصی با دقت تمام روی مدل‌های هیدرولیک و دینامیک انجام و محاسبات و نتایج آن روی کامپیوترها با دقت تمام انجام و تعیین می‌شود. در اینجاست که معلوم می‌شود، آیا اصولا باید دنبال این پروژه را گرفت یا خیر.
و مرحله دوم که مطالعات قطعی نام دارد به Feasibility study موسوم است و به نظر بنده حداقل ۵ سال وقت نیاز دارد.
این دو مرحله از تحقیقات به نظر شما به چه مبلغی از هزینه نیاز دارد؟
برای مطالعات اول، ۱۰ میلیون دلار و برای مطالعات قطعی یکصد میلیون دلار پیش‌بینی می‌کنم اما لازم است یک نکته را توضیح دهم که حائز اهمیت است و آن این است که اگر مبالغ مذکور را صرف مطالعات کردیم و در پایان مطالعات متخصصان کار متوجه شدند که پروژه به دلایلی مستدل و علمی و منطقی و اقتصادی، عملی و شدنی نیست،‌چیزی را از دست نداده‌ایم و هزینه مذکور هم هزینه گمشده‌ای محسوب نمی‌شود چراکه از این مطالعات حقایق مهم و باارزشی نفیا و اثباتا به دست خواهد آمد که برای کشور و برنامه‌های آینده آن بی‌اندازه باارزش و قابل استفاده خواهد بود.(توضیح: گفتنی است اکنون پس از گذشت ۲۰ سال از این مصاحبه کشور و دولت ما از این مراحل عبور کرده و مسوولان امر هزاران صفحه تحقیق و مطالعه و تفحص و دستاورد بسیار ارزشمند متخصصان را در چندین مرحله از کار مطالعاتی به عنوان پشتوانه اجرای طرح پیش‌رو دارند)
به علت اهمیت موضوع اجازه دهید سوال اول را طور دیگری مطرح کنم شما اساسا با طرح «کانال‌ها و احیای دریاچه‌های ایران که در سال ۱۳۴۵ به سازمان پژوهش‌ها ارائه شد و سپس در تاریخ‌های ۱۳۴۷و ۱۳۶۳ آن را مورد تجدیدنظر و مطالعه مجدد قرار دادید آیا می‌دانید چه هدفی را دنبال می‌کنید و به اهمیت و عملی بودن آن موافقید؟
درست است اصل طرح به تاریخ ۱۵ دی‌ماه ۱۳۴۵ برمی‌گردد در این تاریخ من بوشهر بودم در تجدیدنظر اول زمانی بود که به دزفول در ۲۷ شهریور ۱۳۴۹ و سرانجام این طرح را در بهمن‌ماه سال ۱۳۶۳ در تهران تکمیل کردم و با تکنولوژی روز تطبیق دادم اما در پاسخ به سوال‌تان باید عرض کنم می‌خواهیم در کنار دریای عمان، مرکز تولید نیرو و تلمبه‌خانه عظیمی به وجود آوریم که به وسیله کانال بسیار بزرگی آب دریا را اول به مرداب جازموریان و سپس به کویر لوت و از آنجا به دشت کویر آنقدر بریزیم که این کاسه‌ها پر شوند تا جایی که به دریاچه قم و کویر کاشان برسد و به این ترتیب امکان ایجاد بندر تجاری مهمی در آن حوالی فراهم شود. لازم به یادآوری است که بنده برای محاسبات و پیش‌بینی‌های خود برای طراحی پروژه و چگونگی پمپاژ آب از دریای عمان به کویر از نقشه‌های برجسته شرکت‌های عامل نفت (کنسرسیوم) و نیز سازمان نقشه‌برداری کشور استفاده کرده‌ام.
آیا این فکر (فکر پر کردن کویر با آب دریا) قبلا در جایی یا در کشورهای دیگر مطرح شده است؟
بله. این فکر جدیدی نیست این ایده قبلا هم از طرف بعضی از متفکران عنوان شده است ولی باید توجه کرد که اولا کویرهای ایران همسطح دریا نیستند و ثانیا به همان دلیلی که این دریاچه در قدیم خشک شده، اکنون هم پس از پر شدن احتمال خشک شدنش می‌رود. آری مشکلات بزرگی در راه است که شایان دقت و مطالعه بسیار می‌باشد اما باید ایمان راسخ داشته باشیم که امروز به کمک علم و صنعت قادر به حل دشواری‌های این کار خواهیم بود. صمیمانه می‌گویم برای انجام پروژه‌های بزرگ، همیشه دید وسیع و همت بلند لازم است.
پس چرا معطلیم و از چه می‌ترسیم؟
آری نباید بترسیم. ما در سواحل جنوبی کشور خود با دریای آزاد مربوط هستیم. در این قرن که امکان ایجاد کارخانجات عظیم تولید برق اتمی با قدرت میلیون‌ها کیلووات و امکان ایجاد تلمبه‌خانه‌های بزرگ با قدرت هزاران مترمکعب در دقیقه به هر ارتفاعی مطرح است. در این دنیا که به زودی علم و صنعت ما را قادر می‌سازد تاسیسات نیروی خورشیدی را در سطح کشور خودمان چه برای تولید نیروی برق و چه برای تصفیه آب‌های شور بر مقیاس‌های بزرگ زراعی مستقر کنیم و با توجه به اینکه ما ایرانیان در ردیف اولین ملت‌هایی بوده و هستیم که در دنیا سدها و کالاهای بزرگ آبیاری را در مقیاس مملکتی انجام داده‌ایم نباید از طرح پروژه‌های بزرگ برای آبادی کشور خود بهراسیم. راستی چرا اساسا چنین طرحی را با برنامه‌ای مثلا ۳۰ ساله هدف ملی و درجه یک خود قرار ندهیم.
اغلب خوانندگان روزنامه و علاقه‌مند که پروژه دریاچه‌های کویر شما را خوانده‌اند، می‌پرسند شما چطور می‌خواهید یک رودخانه آب را از بحر عمان که صدها متر پایین‌تر از کویر لوت و دشت کویر است و صدها کیلومتر از آنها فاصله دارد، رو به بالا جریان دهید و از طرف دیگر کشتی‌های ده‌ها هزار تنی را چگونه با این شیب زیاد رو به بالا هدایت کنید؟
سوال بسیار بجایی است. امروزه تکنیک بالا دادن آب و مایعات به وسیله تلمبه‌ها امکان‌پذیر است مثلا همه می‌دانند که امروزه نفت در لوله‌ها از آبادان به پالایشگاه تهران می‌رسد و این لوله‌ها از کوه‌های مرتفع لرستان عبور می‌کنند و در نقاط لازم، تلمبه‌های قوی روی آن کار گذاشته‌اند تا نفت را از سربالایی‌ها عبور دهد و به تهران برساند. اما شاید همه ندانند که این تکنیک حدی دارد که نمی‌توان از آن تجاوز کرد مثلا از یک لوله به قطر ۳۶ اینچ (حدود ۹۲ سانتیمتر) نمی‌شود بیش از چند مترمکعب در ثانیه نفت عبور داد و اصولا قطر یک لوله آهنی برای حمل نفت را بیش از یک متر نمی‌شود گرفت زیرا اولا قطعات آن لوله آنقدر سنگین می‌شود که حمل آنها مشکل است و ثانیا ضربات مایع تحت فشار آن را متلاشی می‌کند. به دلایل فنی و اقتصادی هم نمی‌توان به خاطر تحمل ضربات، جدار لوله‌ها را بیش از حد ضخیم گرفت.
حال برای رساندن آب به توربین‌های آبشارها در فواصل کوتاه ساخت لوله‌هایی به قطر شش متر ممکن شده است اما به علل فنی و اقتصادی نمی‌توان این کار را برای هزاران کیلومتر عملی کرد، لذا لوله‌کشی در فواصل هزاران کیلومتر فقط برای حمل نفت مقرون به صرفه است اما برای آب به مقادیر عظیمی برای عمران و آبادی میلیون‌ها هکتار زمین نیازمندیم. لوله‌کشی نه مقرون به صرفه است و نه ممکن.
پس چه باید کرد؟
در چارچوب طرح احیای دریاچه‌های کویر ایران لازم است هر شبانه‌روز حدود هشت میلیون مترمکعب آب دریای عمان را به داخل کشور و به طور سربالا هدایت کنیم. اگر بخواهیم این کار را با لوله‌کشی انجام دهیم، حداقل دو هزار رشته لوله به قطر یک متر و چندین هزار تلمبه‌خانه در طول راه لازم است تا این مقدار آب را به بالا انتقال دهد. از آن گذشته در لوله‌ها که نمی‌شود کشتیرانی کرد و این در حالی است که یکی از هدف‌های طرح احیای کویرها، کشتیرانی در رودخانه و کانال انتقال آب است.
یک سوال مهم دیگر. حال فرض کنیم آمدیم و توانستیم این دریاچه‌های کویری را پر کنیم. احتمال اینکه سیستم آب‌های شیرین زیرزمینی به هم بخورد و شور شود، چقدر است. با توجه به اینکه گفته می‌شود شوری آب دریای عمان سه برابر شوری آب دریای خزر است.
این ایراد ابدا وارد نیست. چرا؟ توجه کنید! به علت وجود کوه‌ها و سرزمین‌های بلندتر و فواصل بعید در اطراف دریاچه‌ها، زیرا ما به تجربه می‌بینیم که از آب شیرین چاه‌ها در ویلاهای واقع در چند متری دریای مازندران و در زمین‌های ماسه‌ای که به دریا متصل است، به طور منظم استفاده می‌شود. وانگهی حالت مخازن آب‌های زیرزمینی در طبیعت به صورت کاسه‌‌های مجزای «آلوویال» است نه به صورت ظروف مرتبط در تمام مملکت.
اما این احتمال می‌رود که آب برخی چاه‌ها یا قنات‌های موجود در اطراف کویر تا حدود سطح دریاچه شور شود. در این مورد باید گفت این آب‌های شیرین آنچنان کم و غیرقابل اطمینان هستند که فعلا همه‌روزه و دسته‌دسته به خشکی می‌گرایند یا شور می‌شوند و کویرها با سرعت چند کیلومتر در سال در این‌گونه زمین‌ها پیشرفت می‌کنند. لذا منافع عظیم احداث دریاچه‌ها در برابر عدم استفاده از قسمتی از این چاه‌ها ابدا قابل بحث و مقایسه نخواهد بود، با مطالعات دقیق‌تر این مطلب با اتکا به ارقام روشن خواهد شد.
بسیار خوب! حالا می‌پرسیم حجم آبی که باید از دریای عمان به کویر پمپاژ شود، اولا چه مقدار است ثانیا به چند مگاوات برق نیاز دارد؟
سوال خوبی است. قبلا از میزان آب انتقالی صحبت کردم و گفتم هر شبانه‌روز حدود هشت میلیون مترمکعب آب را باید پمپاژ کنیم. توجه کنید! آب شور دریای عمان از دو رشته کانال در طرفین دریاچه جازموریان به داخل کشور جاری خواهد شد. برای این منظور روی هر کدام از این دو رشته کانال حدود ۲۰ دستگاه سد مخصوص بیضی‌شکل با تلمبه‌خانه (بامرودها) تاسیس خواهد شد. قدرت بالادهی آب در هر مجموعه تلمبه‌خانه حدود ۱۵۰۰ مترمکعب در ثانیه خواهد بود.
طبق محاسبات بنده مجموع قدرت برقی که برای این کار لازم است حدود ۱۲ هزار مگاوات خواهد بود.
(توضیح: در این قسمت مهندس فرزاد برای تامین این مقدار عظیم برق موردنیاز چند پیشنهاد ارائه می‌دهد از جمله ساخت و نصب چند نیروگاه اتمی دومنظوره، راه‌اندازی نیروگاه‌های خورشیدی و استفاده از جزرومد دریای عمان در نیروگاه تنگه هرمز و … که به علت نکات فنی و پرهیز از طولانی شدن مصاحبه و پاسخ از آن صرفنظر می‌کنیم. این قسمت شاید در آینده به طور جداگانه منتشر شود.)
در مورد سوال قبلی درباره عبور آب از سربالایی یک مشکل وجود دارد.
چه مشکلی؟
ارتفاعات کویرهای ایران یکسان نیست. این ۴۰۰ متر ارتفاع مربوط به سطح دریای عمان تا کویر لوت است پس بقیه ارتفاع چه می‌شود؟
کاملا درست است. سطح دریاچه جازموریان حدود ۳۵۰ متر، سطح دریاچه کویر لوت حدود ۴۰۰ متر و سطح دریاچه دشت کویر حدود ۸۰۰ متر بالاتر از سطح دریای عمان است. بنابراین و به ناچار پمپاژ آب دریا باید به مقدار زیاد در ارتفاعات و مراحل مختلف انجام شود و برای این کار به تاسیسات مخصوص و کانال‌های بزرگ نیاز خواهیم داشت. باید توجه داشت مقدار این پمپاژ باید آنقدر زیاد باشد که به تبخیر سطحی دریاچه‌های کویر و سایر عوامل مثل نفوذ آب در زمین مخصوصا در سال‌های اول فائق آید و بتواند دریاچه‌ها را پر کند و البته این پمپاژ نباید هرگز قطع شود تا اینکه سطح دریاچه‌ها ثابت بماند.
مساله تبخیر آب دریاچه‌ها، سوالی است که بعدا خواهیم پرسید، اما پاسخ سوال قبلی نیمه‌کاره ماند. شما برای انتقال آب به ارتفاع ۴۰۰ متری و بعد از آن به ارتفاع ۸۰۰ متری (از کویر لوت تا دشت کویر) از تاسیسات مخصوص سخن گفتید. این تاسیسات مخصوص کدام‌اند؟
باز هم سوال خوبی کردید. این تاسیسات عبارت است از مجموعه‌ای از کانال‌ها، تلمبه‌خانه‌ها، «لاک‌ها» و «بامرودها».
کانال‌ها و تلمبه‌خانه‌ها را که توضیح دادید، اما «لاک‌ها» و «بامرودها» چیستند و از کجا آمده‌اند؟
عمل لاک‌ها (LOCKS)، عبور دادن کشتی‌ها از بلندی‌ها و سرازیری‌هاست که به ارتفاعات کوچک‌تر مثلا ۳۰ متر به ۳۰ متر تقسیم می‌شوند (تصویر شماره یک) و برای این عمل به آب و تلمبه‌خانه و نیروی برق نیاز دارند.
اما «بامرودها»: عمل بامرودها تامین دائمی آب برای سرتاسر کانال و لاک‌هاست تا آب همیشه در قطعات مسطح کانال در سطحی ثابت بماند و ترافیک کشتی‌ها تامین شود و به گل ننشینند. اگر زیر تاسیسات آبرسانی بایستید، به نظر می‌رسد رودخانه بزرگی را روی بام مشاهده می‌کنید و بنده، ۳۰ سال قبل (۳۰ سال قبل یعنی ۱۳۴۵، ۳۰ سال قبل از سال ۷۵) این منظره را دیدم و آن را «بامرود» نامیدم. این اصطلاح امروز در این پروژه شناخته شده است. در آن تاریخ، سعی کردم یک «بامرود» و چند «لاک» را توامان طراحی کنم. امروز مسلما با استفاده از تکنولوژی روز (سال ۱۳۷۵) این طرح توامان بسیار کامل‌تر از گذشته قابل طراحی است.
فهم و تصور دقیق این پدیده‌ها (لاک‌ها و بامرودها) به توضیح بیشتری نیاز دارد.
حق با شماست. البته به علت نکته‌های فنی، نیاز به دقت و حوصله دارد. آیا خوانندگان شما حوصله‌شان از توضیحات فنی سر نمی‌رود؟
چرا، پس لطفا توضیح فنی ارائه ندهید.
ای به چشم! باید بدانیم که عبور از هر لاک فقط به صورت یکطرفه ممکن است. لذا در هر نقطه از کانال دو دستگاه لاک مورد نیاز است. یکی رو به شمال و یکی رو به جنوب تا کشتی‌ها بتوانند از هر طرف که می‌رسند، رد شوند. حال اگر یک کشتی به دلایلی مثلا تخلیه کامل بار یا تعمیر بخواهد برگردد بنابراین باید استخرهای دور زدن در طول مسیر و در نقاط مختلف و مناسب، پیش‌بینی و طراحی شود. این استخرها یا دریاچه‌های کوچک می‌توانند استخرهای ذخیره آب باشند برای تنظیم سطح آب کانال.
(توضیح: در مورد «بامرودها» مهندس فرزاد توضیحات مفصل دیگری داده است که شاید مناسب این گفت‌وگو نباشد ان‌شاءالله بماند برای یک فرصت و شماره دیگر که به همراه برخی دیگر از مسائل فنی به آن خواهیم پرداخت.)
ببخشید، پس با این حال، ما دو نوع لاک خواهیم داشت، بله؟!
درست است. لاک‌ها دو نوع هستند. لاک‌های صعودی و لاک‌های نزولی. و باید بدانید که «بامرودها» نیز دو نوع هستند؛ صعودی و نزولی. صعودی‌ها برق مصرف می‌کنند تا آب را بالا بکشند ولی بامرودهای نزولی تولید برق می‌کنند. به این ترتیب ملاحظه می‌کنید طراحی این کانال‌ها، چه کار مشکل و سنگینی است.
مهندسان طراح و مشاور باید حین طراحی دستگاه‌های فوق، نهایت صرفه‌جویی را در ساختمان کانال و مصرف برق و تسهیل عبور و مرور و ارتباطات و منظم بودن ترافیک رعایت کنند.
با این ترتیبی که می‌فرمایید، ما به تعداد زیادی از این لاک‌ها در ساختمان کانال نیاز خواهیم داشت. درست است؟
دقیقا! لاک‌های بالابرنده کشتی‌ها با ارتفاعات متفاوت و به طور متوسط ۳۰ متر حدود ۱۹۰ دستگاه در طول دو هزار کیلومتر کانال باید نصب شود که هر کدام بسته به موقعیت خود باید جداگانه طراحی شوند. به هر حال مسائل پیچیده صعود و نزول کشتی‌ها در کانال، به طور همزمان و در کنار هم باید حل و فصل شوند.
و تعداد بامرودها؟
بامرودها که در واقع همان ایستگاه‌های تلمبه‌خانه آب دریا برای پر کردن کانال و نگهداری سطح آب در سرتاسر کانال هستند. این بامرودها در کانال جنوبی به طول ۱۳۰۰ کیلومتر، تقریبا هر کدام ۳/۸۲ مترمکعب در ثانیه آب دریای عمان را به ارتفاع ۳۰ متر بالا می‌دهند و در کانال شمالی به طول ۷۰۰ کیلومتر حدود ۳/۴۴ مترمکعب در ثانیه، آب دریای خزر را به بالا منتقل می‌کنند.
با اجازه شما رسیدیم به مساله مهم و بسیار اساسی تبخیر آب‌ها. چگونه می‌توان اطمینان یافت که آب تبخیر شده دریاچه‌های لوت و نمک پس از پر شدن از فراز مرزهای ما خارج نشوند و بخار حاصل از آن تبخیرها، ریزش باران‌های زیاد را در پی داشته باشد؟ چه تضمینی وجود دارد که تبخیر آب این دریاچه‌ها موجب تغییر آب و هوای این مناطق شود آن هم در شرایطی که آب و هوای کره زمین رو به گرمی بیشتر دارد؟
آفرین! بسیار سوال خوب و مهمی است. لطفا توجه کنید به مطالبی که می‌گویم. در مورد مقدار تبخیر در کویرهای ایران باید توجه کنیم که اگر مثلا دریاچه کوچکی مثل دریاچه قم در وسط یا کنار کویر باشد، مسلما مقدار تبخیر آن از سه متر در سال هم متجاوز خواهد شد اما اگر تمام کویرهای ایران را از طریق پمپاژ به ارتفاع ۴۰۰ متری و از آنجا به ارتفاع ۸۰۰ متری به دریاچه تبدیل کنیم (مطابق با پروژه) طبعا تمام منطقه خنک می‌شود و بادهای سوزان دیگر وجود نخواهند داشت و اساسا وضع آب و هوایی منطقه معتدل‌تر می‌شود. لذا مقدار تبخیر آب هم احتمالا کمتر می‌شود. (احتمالا در شماره بعد درباره این دریاچه‌ها و میزان گنجایش آنها سخن خواهیم گفت).
احتمالا؟
بله احتمالا! نمی‌توان به طور یقین صحبت کرد. باید دانست که دریای خزر هم که طبق آخرین محاسبات سالی حدود یک متر تبخیر دارد، در کنار کویر عظیم قره‌قوم ترکمنستان قرار گرفته و بادهای داغ این کویر همه ساله سطح دریای خزر را نوازش می‌کنند، لذا اگر ما فرض کنیم که تمام کویرهای ایران به دریاچه تبدیل شده باشند، محاسبه سالی ۵/۱ متر تبخیر برای محاسبات مقدماتی غیرواقع‌بینانه نخواهد بود.
آیا محاسبات دیگری از میزان این تبخیرها وجود ندارد؟
وجود دارد. ک نیپوویچ دانشمند معروف شوروی که چندین سال رییس کمیسیون تحقیقات بحر خزر بوده در سال ۱۹۹۲ نشان داد که مقدار تبخیر دریای خزر در سال حدود ۴۰/۱ متر است. از سوی دیگر آی آداباشف سرمهندس دیگر شوروی در سال ۱۹۶۶ تبخیر دریای خزر را با دقت ۴۱۴ کیلومتر مکعب محاسبه کرده است که با توجه به سطح خزر (۴۲۰ هزار کیلومترمربع) حدود یک متر در سال می‌شود. حال اگر سطح دریاچه‌های کویرهای ایران را ۷۵ هزار کیلومترمربع فرض کنیم و مقدار تبخیر را نیز ۵/۱ متر در سال حساب کنیم، زیاد از حقیقت دور نشده‌ایم. در نتیجه برای نگهداری سطح فوق بعد از پر شدن دریاچه‌ها، سالی حدود ۱۱۳ کیلومترمکعب آب تازه نیاز داریم که از دریای عمان پمپاژ کنیم. باید توجه داشت که مقدار این پمپاژ باید آنقدر زیاد باشد که به تبخیر سطحی دریاچه‌ها و سایر عوامل مثل میزان و مقدار آب نفوذی در زمین‌های کویر مخصوصا در سال‌های اول فائق آید و این پمپاژ هرگز نباید قطع شود تا سطح دریاچه‌ها ثابت بماند.
آیا میزان و مقدار نفوذ آب در زمین‌های کویر را محاسبه کرده‌اید؟
این رقم به این صورت قابل پیش‌بینی است که بدانیم زیر شن‌های کویر، آب شور و شاید مقداری از آب شور دریاهای قدیم موجود باشد و به همین دلیل بعد از رگبارهای شدید و باران‌های دوش‌آسایی که هرچند سال یک‌بار در حوزه کویر و دامنه‌های مجاور آن می‌بارد، بخش اعظم لوت و دشت کویر به باتلاق‌های وسیعی تبدیل می‌شود. اما شکی در آن نیست که میزان نفوذ آب در قسمت‌هایی از دریاچه که فعلا خشک است ولی شنی است و بعدا پر می‌شود، زیاد خواهد بود. ما این میزان را با توجه به حجم شن این قسمت و آزمایش‌های نفوذپذیری خاک و ماسه با تقریب غیردقیق حدود سالی ۳۰ کیلومترمکعب محاسبه کردیم. این محاسبه باید با نقشه‌برداری‌های دقیق و مفصل مورد مطالعه و دقت قرار گیرد و با مدارک غیرقابل تردید ثابت شود که در زیر این کویرها، آیا طبقه غیرقابل نفوذ وجود دارد یا خیر و این یکی از مهم‌ترین سوالات است.
هم شما خسته شدید و هم من و هم احتمالا این وجود دارد که حوصله خوانندگان محترم هم بعد از این سر برود. بنابراین اگر موافق باشید گفت‌وگو را پایان دهیم و باقی موارد و شرح نکات فنی دیگر را بگذاریم برای بعد.
موافقم و متشکرم. موفق باشید.