گفتگو
کد خبر : 4450
دوشنبه - ۱۹ بهمن ۱۳۹۴ - ۰۰:۰۶

جسارت؛ شرط اول موفقیت یک هنرمند/ به هنرمندان اعتماد کنیم

حسین افشاریان شجاعی یکی از جوانان هنرمند و موفق شهرستان نوشهر است که در هنر مجسمه‌سازی فعالیت می‌کند، خبرنگار نوشهرآنلاین، گفت‌وگوی صمیمانه‌ای با این هنرمند جوان داشته است که در ادامه می‌آید: حسین افشاریان شجاعی متولد ۲۰ مهر۱۳۶۲ است. تحصیلاتش را در مقطع کاردانی در رشته گرافیک رایانه شروع کرده و در مقطع کارشناسی هم […]

جسارت؛ شرط اول موفقیت یک هنرمند/ به هنرمندان اعتماد کنیم
حسین افشاریان شجاعی یکی از جوانان هنرمند و موفق شهرستان نوشهر است که در هنر مجسمه‌سازی فعالیت می‌کند، خبرنگار نوشهرآنلاین، گفت‌وگوی صمیمانه‌ای با این هنرمند جوان داشته است که در ادامه می‌آید:

حسین افشاریان شجاعی متولد ۲۰ مهر۱۳۶۲ است. تحصیلاتش را در مقطع کاردانی در رشته گرافیک رایانه شروع کرده و در مقطع کارشناسی هم معماری داخلی خوانده است.

وی از سال ۸۱ که وارد دانشگاه شده به گفته خودش با هیچ‌یک از سبک‌های هنری آشنایی نداشته اما در سال ۸۳ بعد از فارغ‌التحصیلی از دانشگاه به دنبال هنر موسیقی می‌رود و چند سالی هم این کار را ادامه می‌دهد.

این هنرمند مجسمه‌ساز نوشهری در سال ۸۸ زیر نظر استاد سپیده خزایی وارد حوزه پیکرتراشی می‌شود، دو سال زیر نظر این استاد هنرمند آموزش می‌بیند و بعد دو سال نیز تحت‌نظر استاد شجاع‌الدین شهابی که یکی از بهترین‌های هنرهای تجسمی کشور به ویژه مجسمه‌سازی هستند آموزش می‌بیند و کارگاه خود را راه‌اندازی می‌کند.

ورودش به دنیای هنر انتزاعی را مدیون استاد شهابی می‌داند و تعریفی که از هنر دارد آن را خلق اثری بیان می‌کند که وجود نداشته باشد اما با اجرای هنرمند به این دنیا می‌پیوندد.

افشاریان درگیرشدن هر مخاطب با یک اثر هنری را هنر انتزاعی می‌نامد و به همین سبب همواره علاقه‌داشته که مخاطبین آثارش با مجسمه‌هایی که می‌سازد این درگیری را داشته باشند.

وی عشق به هنر و علاقه را سرمایه اصلی در این کار می‌داند و در حالی که تحصیلات آکادمیک در این زمینه نداشته ولی با پشتکار، قدرت، تمرکز و اعتماد به نفس توانسته در این هنر به موفقیت برسد و آن‌قدر عشق و علاقه به این کار دارد که حتی ساعت‌ها و روزها مشغول خلق یک اثر هنری بوده تا حدی که گذر زمان را نیز احساس نکرده است.

این هنرمند نوشهری جسارت را شرط اول موفقیت یک هنرمند بیان می‌کند و می‌گوید اینکه یک نفر بتواند یک قدم درست و موثر برای شهرش بردارد می‌تواند در هر رشته‌ای یک کارآفرین خوب و موفق باشد.

وی خانواده، همسر و دوستانش را از مشوقین و حامیان اصلی خود می‌داند و عنوان می‌کند که اگر خانواده تو را درک و حمایت کنند پله‌‌های ترقی زودتر طی می‌شود.

او که فرزند “مرحوم اسماعیل افشاریان” مربی باسابقه فوتبال فوتبال مازندران است از پدر خود به عنوان یک الگوی ارزشی یاد می‌کند و حمایت‌های بی دریغ او در زمان حیاتش از فرزندان خود را عاملی مهم در موفقیت‌های خود بیان می‌کند.

افشاریان در سال ۹۲ به نمایشگاهی به‌نام ” من هیچ زندگینامه‌ای ندارم ” کار آقای پژمان حسینی هنرمند نوشهری دعوت شده و خودش در گالری شایگان نوشهر در سال ۹۳ با همکاری مرتضی خزایی دیگر مجسمه‌ساز نوشهری در قالب یک نمایشگاه آثار خود را به معرض دید عموم گذاشت و یک‌ماه قبل نیز در نمایشگاه کارآفرینی دانشگاه علمی وکاربردی شهرستان شرکت کرد.

وی از بابک شمس رئیس اداره ارشاد اسلامی شهرستان نوشهر به‌خاطر حمایت‌هایش برای برپایی نمایشگاه‌اش تشکر می‌کند و از دیگر مسئولین شهرستان برای شرکت‌نکردن در نمایشگاه گله می‌کند و می‌گوید ناراحتی‌اش از این بابت نیست که مسئولین در نمایشگاه او شرکت نکردند بلکه به سبب اینکه به هنر این شهرستان احترام نگذاشتند ناراحت است.

او با اشاره به اینکه اگر مسئولین یک شهرستان از هنرمندان حمایت کنند این خود انگیزه‌ای برای آن هنرمند و عامل توسعه هنر در شهرستان می‌شود، از وضعیت هنر پیکرتراشی و مجسمه‌سازی در شهرهای کوچک انتقاد کرد و افزود: اگر در مرکز استان و یا تهران بودم مطمئناً وضعیت هنری بهتری داشتم.

این جوان مجسمه‌ساز نوشهری به دنیای مجازی برای نشان‌دادن کارهای خود بسنده کرده که تا به حال از این طریق سه کار از کارهای خود را به فروش رسانده و در آینده هم قصد برپایی یک نمایشگاه متفاوت را دارد.

وی که به هنر عکاسی هم علاقه دارد و آن را نیز دنبال می‌کند، می‌گوید: اگر زمان به عقب بازگردد هرگز به دنبال فوتبال نمی‌رود و اتفاقاً خیلی زودتر هم هنر مجسمه‌سازی را شروع می‌کند.

حسین افشاریان در پایان ضمن قدردانی از تمام کسانی که در این راه به او کردند، یادآور شد: در دنیای هنر مهمترین کلمه اعتماد است و بدانیم اگر به هنرمندان اعتماد داشته باشیم به طور قطع پیشرفت خوبی در جهت شکوفایی و پویایی جامعه خواهیم داشت.

برخی از آثار این هنرمند نوشهری می‌توان به مهربان و مهربانو، باید که جمله جان شویم، کرشمه، فیگور انتزاعی بدون سر، آشور، رقصی چنین میانه میدانم آرزوست و… اشاره کرد.