شمار زیادی از این جشنها در میان صفحات تاریخی گم شده و به فراموشی سپرده شدند، اما هنوز هم هستند تعدادی هرچند اندک از این جشن ها در جای جای ایران بر پا میشود که «چهارشنبه سوری» یکی از اندک جشنهای فراموش نشدهی ما در طول تاریخ است.
آخرین چهارشنبه شب هر سال معروف به چهارشنبه سوری میباشد که نحوه برگزاری امروزه آن ؛ با زمان گذشته بسیار متفاوت میباشد. میتوان گفت جشن چهارشنبه سوری، جشنی برای پایان زمستان و آمدن بهار است.
در زمان های گذشته معمولا کاه را هفت قسمت کرده و پشت سر هم گذاشته و افراد با گفتن ” سرخی تو از من ؛ زردی من از تو ” از روی آتش میپریدند.
بزرگتر ها خیلی به این سنت پایبند بوده و از چند روز مانده به چهارشنبه سوری در تکاپوی تهیه کاه برای این روز بودند و عقیده داشتن با پریدن از آتش مریضی ها و مشکلات از آنها جدا خواهد شد و به آتش سپرده میشود و به جای آن سرخی، گرما و نیرو را از آتش هدیه میگیرند.
در این شب معمولا کلم پلو و در غروب چهارشنبه سوری معمولا آش ترش میپختند;درست کردن «بادونه» از دیگر خوردنی های این شب بود.
در برخی نقاط مازندران علاوه بر پریدن از روی آتش آش چهل گیاه نیز میپزند که عقیده دارند برای دوای بیماری ها مفید است.
گپ کِشی یا جشن فال گوش از دیگر رسومات چهارشنبه آخر است که در آن افرادی بلند بلند حرفهای خوب و مثبت میزنند و دیگران هم گوش میکنند.
رسم * شال انگنی * ؛ یا افکندن شال نیز از دیگر مراسمی است که بیشتر در مناطق کوهستانی وجود داشت و در آن شالی را از دیوار یا روزنه خانه میانداختند و صاحبخانه بر حسب بخشندگی خود انعام و شیرینی به فرد میداد.
از دیگر رسم های چهارشنبه سوری میتوان به قاشق زنی اشاره کرد که پسران و دختران جوان محل با پوشاندن صورت خود با قاشق به ظروفی که به همراه دارند ضربه میزدند و صاحب خانه با شنیدن آن صدا به استقبالشان رفته و در ظرفشان آجیل و تخم مرغ و دیگر خوراکی ها میریخت.
اما امروزه با تغییراتی که در نحوه برگزاری چهارشنبه سوری ایجاد شده خیلی از این رسومات زیبا جای خود را به مواد محترقه داده و چه بسا چهارشنبه سوری که جشن آماده شدن برای بهار است برای عده ای از خانواده ها با تلخ کامی به پایان برسد.
امید است بار دیگر به رسومات زیبای نیاکانمان برگردیم.