به نقل از وبلاگ بهار هستی /

خدای مهربانم چند وقتی است خشم آسمان و باد و خورشید چهره ی زمین را دردناک و غمین ساخته دریغ از یک ذره بخشش آسمان بارانی نیست که غبار غم را از وجودمان پاک کند

http://s3.picofile.com/file/8217980826/asir.jpg

دست بخشش طبیعت کوتاه شده و چشمان پیرمرد ناامید در ورای افق تکه ابری را جستجو میکند که شاید پیغامی از بارش و طراوت داشته باشد زندگی او وابسته به رویش و جوانه زدن است دلم میگیرد و بغض میکنم با دیدن دستان پیر و پینه بسته اش خدای مهربانم آسمان را فرمان بده ببارد خسته ایم از خشکی و غبار و آه و درد دلهای ناکام کشاورزی که امیدش کم کم به یاس میگراید

 

 

خدای منان و بی منتم دستم را تهی به دستان زمین متصل نکن یا پروردگار باد و باران این امید را از من نگیر لبخند کشاورز پیر به یک دنیا می ارزد این را از چهره ی شکر گزارش هنگام درو گندم میبینم به امید لبخند همیشگی زمین تشنه