شامگاه روز گذشته و در شب شهادت امام باقر(ع)، خبری به نقل از شبکه المیادین در شبکه های مجازی دست به دست شد؛ خبری که از توافق «جرود» میان حزب الله و داعش و تحویل پیکر شهید محسن حججی به جبهه مقاومت حکایت می کرد. شکری است با شکایت…

شهادت شهید حججی داغی بر دل بسیاری از ما مردم ایران و بلکه بسیاری از آزاداندیشان جهان گذاشت؛ حجت، آیین های بزرگداشتی است که گستره شان از مرزهای ایران فراتر رفت. نمیدانیم با بازگشت پیکر شهید حججی خرسند باشیم یا داغدارتر… اما می دانیم که این بازگشت بار دیگر اذهان و قلوب را تکان خواهد داد. می دانیم که تفاوت چندانی ندارد «سرها» را به شام بردن یا «تن ها» را از شام آوردن؛ قصه همان قصه کربلاست به روایت امروز…

کوتاه سخن؛ ما در گفتگویی که در پی می آید، روایت سید مجتبی موسوی، فعال فرهنگی نجف آبادی و دوست شهید محسن حججی را از زندگی و شهادت و پیامدهای شهادت این شهید با شما در میان گذاشته ایم. شما را به مطالعه این گفتگو دعوت می کنیم.

 

مرآت- آقای موسوی! آیا اخبار دقیق تری از زمان بازگشت پیکر شهید حججی به ایران به دست آمده است؟

اطلاعات ما در همین حد است که توافقی میان حزب الله لبنان و نیروهای داعش مبنی بر مبادله تعدادی اسیر با پیکر تعدادی از شهدا از جمله پیکر شهید حججی منعقد شده است. گفته اند پیکر شهدا امروز مبادله می شود؛ اما هرچه گفته می شود در حد گمانه زنی است. خانواده شهید هم می گویند که هنوز خبر قطعی به ما داده نشده است.

مرآت- با توجه به جریانی که شهادت این شهید در کشور ایجاد کرد، به نظر شما بازگشت پیکر ایشان چه بازخوردهایی در ایران و جهان خواهد داشت؟

شهید حججی دوست داشت که شهادتش جریان ساز شود. خود ایشان می گفت دوست دارم شهادتم جریانی ایجاد کند. نحوه اسارت و شهادت ایشان بسیار جریان ساز بود و بی تردید بازگشت پیکر ایشان به کشور جریان دیگری را در کشور ایجاد خواهد کرد.

مرآت- چنانکه مستحضرید فیلم هایی از اسارت و لحظه شهادت شهید حججی منتشر شده است. در ابتدا برخی درباره صحت انتساب فیلم مربوط به لحظه شهادت تشکیک کردند. این فیلم ها صحت دارند؟

طبق تحقیق من فیلم مربوط به اسارت، یک فیلم بلند تبلیغاتی است که داعش برای ترساندن نیروهای ایرانی آن را ساخته است. در ابتدای این فیلم فرد داعشی خود را معرفی می کند و از شهید حججی نام می برد. این فیلم دفن برخی از شهدا را هم نمایش می دهد. در بخشی از این فیلم یک نیروی داعشی می گوید انتقام خون نیروهایمان را می گیریم و سپس صحنه ای از نبرد و نیز مقری که شهید حججی در آن استقرار داشت را نمایش می دهد.

فیلم های مربوط به شکنجه شهید حججی صحت دارد

در ادامه این فیلم صحنه اسارت شهید حججی به نمایش درمی آید.  صحنه مشهوری که آن ملعون خنجری در دست دارد و شهید حججی را به اسارت گرفته است هم بخشی از این فیلم است. فیلم های دیگری نیز از شهید حججی منتشر شده است اما فیلمی که مربوط به شکنجه و شهادت ایشان است صحت دارد.

آرامش بی نظیر شهید حججی در لحظه شهادت

شهید حججی پیش از شهادت از دو ناحیه پهلو و بازو زخمی شده بود و داعشی ها به پهلوی ایشان چوب می زدند. شکنجه های عجیب و غریبی که شهید حججی در این فیلم متحمل می شود کاملا صحت دارد. در لحظه سر بریدن، شهید هیچ سخنی نمی گوید و کمکی نمی خواهد. او بسیار آرام است، چشمانش را باز می کند و آرام به شهادت می رسد.

در برخی از فیلم های دیگری که داعش منتشر کرده است برخی افراد در آستانه سر بریدن، ابراز عجز می کنند و کمک می خواهند. به جهت مسائل امنیتی و حفظ آرامش جامعه از پخش شدن فیلم کامل شهادت شهید حججی جلوگیری شده است.

مرآت- پس از شهادت محسن حججی، در کنار موج عظیم مردمی که از این واقعه متأثر بودند، جریان هایی نیز وجود داشتند که به بهانه دلسوزی برای جوانان ایران، می کوشیدند تا عظمت شهادت این شهید را زیر سوال ببرند؛ از طرفی این پرسش بار دیگر در اذهان زنده شد که ما چرا در سوریه می جنگیم؟ حتی برخی از روزنامه ها به دنبال مقصر شهادت شهید حججی می گشتند! تحلیل شما از این دیدگاه ها چیست؟

برای لشکر ۸ نجف آباد از تهران درخواست اعزام دو نفر نیروی نظامی کرده بودند. شهید حججی مدت ها پیش از این درخواست به دنبال رفتن به سوریه بود. حتی ایشان به قم می رود و تلاش می کند تا از طریق لشکر علی بن ابی طالب(ع) به سوریه اعزام شود؛ چراکه تقاضای اعزام به سوریه بسیار زیاد است و درخواست ایشان برای اعزام از طریق لشکر ۸ نجف آباد نمی پذیرفتند. ایشان پیش از این، یک بار دیگر هم به سوریه اعزام شده بود.

تلاش شهید حججی برای اعزام به سوریه از قم

من اطلاع دارم که شهید حججی نزد یکی از دوستانش در قم می رود. دوست ایشان یکی از مسئولان موسسه شهید کاظمی است. شهید حججی از ایشان سوال می کند که چگونه می تواند به سوریه اعزام شود و آیا امکان اعزام از طریق لشکر ۱۷ وجود دارد خیر؟ نهایتا امکان اعزام از قم برای شهید فراهم نمی شود.  شهید حججی حتی به منزل فرمانده لشکر ۸ نجف آباد مراجعه و برای ثبت نام و اعزام به سوریه به ایشان اصرار می کند.

آمده ام اینجا تا التماس کنم

این ها را می گویم برای این که بدانیم اینگونه نبوده که ایشان مجبور باشد به سوریه برود بلکه با اصرار و تلاش بسیار به سوریه رفته است. فرمانده لشکر ۸ می گوید شهید حججی ساعت ۱۱ شب به منزل ما مراجعه کرد. گریه می کرد و می گفت اجازه بدهید به سوریه بروم. فرمانده به او می گوید چرا این موقع شب برای بیان درخواستت آمده ای؟ چرا صبح به پادگان مراجعه نکردی؟ شهید می گوید من اینجا آمده ام تا التماس کنم.

چرا نیروهای غیرمتخصص را به سوریه اعزام می کنیم؟

شهید حججی خودش، به اختیار خودش و به اصرار به سوریه اعزام شده است. ایشان نهایتا موفق شد موافقت فرمانده لشکر را بگیرد. این را هم بگویم که ایشان یک نیروی عادی نبود. برخی در فضاهای مجازی می گویند چرا نیروهایی را به سوریه اعزام می کنند که متخصص جنگ نیستند؟ شهید حججی متخصص تانک بود. وقتی تانک های روسی را برای سوریه خریداری می کنند، چند متخصص برای کار کردن با این تانک ها انتخاب می شوند که یکی از آن ها شهید حججی است.

تخصص شهید حججی مانع از سقوط یک منطقه عملیاتی در سوریه شد

اینطور نبوده که یک نیروی عادی به سوریه اعزام شود و بعد هم به راحتی به شهادت برسد. پس از یکی از عملیات هایی که شهید حججی آن را هدایت می کند و این هدایت منجر به حفظ یک منطقه در سوریه می شود، سردار سلیمانی از این عملیات به عنوان فتح الفتوح یاد می کند؛ بنابراین ایشان جنگ آور حاذقی بوده است. تخصص ایشان در ارتباط با تانک ها مانع از سقوط منطقه علمیاتی مذکور شده بود.

سردار سلیمانی به همین خاطر پیش از شهادت از شهید حججی اسم می برد و این اقدام او را تحسین می کند؛ بنابراین تأکید می کنم که ایشان یک نیروی عادی نبوده است. فیلم های تبلیغاتی داعش فقط لحظه ضربه خوردن نیروهای ایرانی را نشان می دهد اما چیزی از مقاومت نیروهای ایرانی نمی گوید.

مرآت- برای من عجیب و جالب بود که خداوند نام فردی گمنام را که در گوشه ای مخلصانه فعالیت می کند، چنان پرآوازه می کند که علاوه بر ایران در برخی از کشورهای جهان هم برای شهادتش بزرگداشت برگزار می شود. افزون بر این، شخصیت های برجسته ای در ایران درباره شهادت شهید حججی اظهارنظر کردند. تأثیرگذارترین موضعی که در برابر شهادت شهید حججی اتخاذ شد از نگاه شما مربوط به کدام شخصیت بود؟

حرف های زیادی درباره شهید حججی زده شد اما به نظر من تأثیرگذارترین و بهترین حرف و به عبارتی ختم همه حرف ها را حضرت آقا زدند. ایشان نائب امام زمان(عج) هستند و از این جهت سخنشان بسیار حائز اهمیت است. ایشان فرمودند شهید حججی حجت خداوند در مقابل چشم همگان شد. به نظر من مهم ترین حرفی که درباره شهید حججی زده شد همین سخن است که از زبان مقام معظم رهبری بیان شده است.

جالب اینجاست که یک روز قبل از رهبر انقلاب، سردار سلیمانی هم مشابه همین سخن را بیان کردند و گفتند که شهید حججی حجت خداوند برای همه خون ها و خوبی ها و عظمت هایی است که بچه های رزمنده ما آفریدند.

مرآت-در پایان اگر نکته خاصی درباره ارتباط شما با شهید وجود دارد آن را می شنویم.

وقتی حاج احمد کاظمی به شهادت رسید، بچه های نجف آباد موسسه ای با رویکرد فرهنگی را به نام شهید کاظمی ایجاد کردند. کار این موسسه این بود که نوجوانان شهر را گرد هم می آورد و آن ها را با شهدا و از جمله شهید کاظمی آشنا می کرد. آموزه های مندرج در سبک زندگی قرآن می گوید که با شهدا رفیق باشید، آن ها زنده اند و می توان در امور مختلف از آن ها کمک گرفت.

ورود به موسسه شهید کاظمی از نوجوانی

در موسسه شهید کاظمی طرح رفاقت با شهدا را مطرح می کردند. تمام همت مسئولان این موسسه این بود که نوجوانان شهر را با سبک زندگی قرآنی آشنا و شهید کاظمی را به آنان معرفی کنند. یکی از این نوجوانان شهید محسن حججی بود که در سال ۱۳۸۴ یعنی زمانی که ۱۳-۱۴ سال داشت وارد این موسسه شد. ارتباط من و دیگر دوستان صمیمی شهید حججی از موسسه شهید کاظمی شروع شد.

نقطه عطف زندگی شهید حججی

به گفته خود شهید، مسیر زندگی محسن حججی در موسسه شهید کاظمی مشخص می شود. در واقع ورود به موسسه شهید کاظمی نقطه عطف زندگی شهید حججی است. ایشان عالم زاده است اما وقتی وارد موسسه شهید کاظمی می شود آرام آرام رشد می کند. خود شهید می گوید که آن چه در زندگی اش اتفاق افتاده است را مدیون شهید کاظمی است.

محسن، هدیه شهید کاظمی است…

حتی همسر شهید هم از بچه های موسسه شهید کاظمی بود و همانجا با هم آشنا شدند. همسر شهید حججی، محسن حججی را هدیه شهید کاظمی می داند. من همراه شهید حججی در موسسه فعالیت می کردم و این اواخر هم برای تدریس در برخی کلاس ها به منزل ایشان می رفتم. البته من فرهنگی هستم و سنم بیشتر از شهید حججی است. من به عنوان معلم به بچه های موسسه شهید کاظمی درس می دادم.

مرآت- بابت وقت ارزشمندی که در اختیارم گذاشتید سپاسگزارم.

برای شما و همکارانتان آرزوی موفقیت می کنم.

گفتگو و تنظیم: محسن حسن زاده