در طول تاریخ بشری، زندگی اجتماعی ما تغییرات زیادی را تجربه کرده است که ما با مطالعه تاریخ گذشتگان، می توانیم آن را تحلیل کنیم. آنچه که در این جا مورد نظر ما است ، تغییرات سیاسی در نظام حکومت داری معاصر ما می باشد.
تغییرات بنیادین در روند حاکمیت ‌که توسط مردم و غالبا بوسیله یک شخصیت تاثیرگذار اتفاق می افتد ، در جهان به انقلاب مشهور است.

در طول تاریخ در کشورهای مختلف انقلابهای بسیاری اتفاق افتاده که بررسی آنها از حوصله ی این سلسله مباحث خارج است اما انقلاب اسلامی ایران که یکی از پیچیده ترین انقلاب‌های قرن بیستم لقب گرفته، در نوع خودش ، قابل توجه است.

انقلابی که بنیان گذار آن حضرت *امام خمینی ره* به آن اصطلاح *انفجار نور* را اطلاق کرد و فوکو آن را *روح جهان بی روح* خواند و این نشان از تمایز انقلاب اسلامی ایران با انقلاب های دیگر دارد و آن چیزی جز مقوله فرهنگی نیست .

*فرهنگ* وجه تمایز انقلاب اسلامی ایران با انقلاب های دیگر می باشد و مهم ترین بخش و اصلا شالوده اصلی انقلاب است که در ادامه‌ی این انقلاب، تغییرات در این حوزه خود را نشان داد اما هدف ما بررسی تخصصی این مبحث نیست، هدف ما در تغییرات مدل حکومتی است که در آن مردم به عنوان اصلی ترین صاحبان آن، چگونه در ادامه روند زیست انقلاب در آن دخیل شدند.

یکی از اهداف اصلی شکل گیری انقلاب اسلامی ایران مشارکت مردم در تعیین شرنوشت خودشان بود.

پس از پیروزی انقلاب، بحث های متعددی برای چگونگی ساختار حاکمیت در سطح کلان و دربین نخبگان سیاسی و علمی صورت گرفت که ماحصل آن قانون اساسی جمهوری اسلامی بوده که با آرا مردم به تصویب رسید و این آغازی بود برای یک تغییر بسیار بزرگ در مسیر پیش رو و امام خمینی ره با تاکید بر اینکه جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد، حمایت صریح خود را از حق حاکمیت مردم، بر سرنوشت شان را نشان داد.

در طی این سالها، این دور اندیشی آن پیر فرزانه، با پشت سر گذاشتن انتخابات متعدد در این کشور، خود را بیش از پیش نشان داد و اهمیت جمهوریت را در کنار اسلامیت برای حفظ انقلاب آشکارتر کرده است.
در ادامه مباحث بعدی به موضوع انتخابات و مبحث شوراهای اسلامی بیشتر خواهیم پرداخت.
موفقیت و سربلندی شما آرزوی ماست.
حسن مجیدی کیا